در ابتدا لازم است با مفهوم نوسان پذیری (Volatility) اشنا شوید که عبارت است از حرکات قیمتی هر نوع اوراق بهاداری که در یک محدوده بالقوه بدون درنظر گرفتن جهت انجام می شود.
نوسان پذیری یا تلاطم یکی از پارامترهای ورودی مدل های ارزش گذاری اختیار معامله است و در مباحث مدیریت مالی و سرمایه گذاری به عنوان سنجه ای از ریسک تعریف شده است. به عبارتی سهامی که تلاطم بالایی دارد ریسک بیشتری نسبت به سهامی که تلاطم پایینی دارد تحمیل میکند. و ریسک بیشتر می تواند سود بیشتری داشته باشد
نوسان پذیری بالای دارایی پایه یعنی در یک دوره زمانی معین سهام می تواند در یک محدوده بزرگتری نوسان کند و بالا و پایین برود بنابراین احتمال بیشتری وجود دارد که قرارداد مشتقه ان در بازه زمانی کوتاه تری از OTM به ITM تبدیل شود یا برعکس
همچنین نوسانات بالا فرصت های بیشتری برای نوسان گیری از قراردادها و جابه جایی بین قرارداد یا خروج از موقعیت ها جهت افزایش بازدهی استراتژی ها فراهم میکند. در مقابل سرمایه گذران بلند مدتی نوسانات کمتر را ترجیح می دهند
نوسان پذیری را می توانیم با نگاه به گذشته و آینده بدست بیاوریم که تحت عنوان های نوسان پذیری تاریخی(HV) و نوسان پذیری ضمنی (IV) معرفی شده اند
تلاطم تاریخی Historical Volatility
HV به بررسی نوسانات سهم پایه ، با اندازه گیری تغییرات قیمت در دوره های گذشته می پردازد و بیان کننده این مطلب است که سهم در حال حاضر چقدر از میانگین خود فاصله دارد (نشان دهنده میزان ناپایداری قیمت هاست)
HV بررسی می کند که قیمت سهام در گذشته با چه سرعتی افزایش و یا کاهش یافته و بینشی نسبت به روند و جهت روند ارائه نمی دهد
برای روشن شدن مطلب اتومبیلی را در نظر بگیرید که با سرعت ثابت 50 کیلومتر در ساعت در حال حرکت است ( نرخ تغییر در ساعت) بنابراین برای بازه یک سال با حفظ سرعت کاملا قابل پیش بینی است که می تواند 438000 کیلومتر (50*24*365) سفر کند. اما این عدد نمیتواند در مورد مسیری که حرکت کرده چیزی به ما بگوید یا اینکه به جلو رفته یا عقب همچنین در طول مسیر در مواقعی با سرعت کمتر یا بیشتر از 50 در حال حرکت بوده(انحراف از میانگین) پس نمی توان با قطعیت گفت از جایی که شروع به حرکت کرده 438000 کیلومتر طی شده با توجه با انحراف از سرعت ثابتی که برای ان تعیین شده بود ممکن است کمتر یا بیشتر باشد
با مقایسه درصد تغییرات در بازههای زمانی طولانیتر، سرمایهگذاران میتوانند بینشهایی در مورد ارزشهای نسبی برای بازههای زمانی مورد نظر معاملات اختیارات خود به دست آورند.
معامله گران معتقدن قیمت ها در طول زمان در اطراف سطح نوسان متوسط تاریخی خود نوسان میکند. بنابراین، اگر یک دوره افزایش نوسان وجود دارد، باید فروکش کند. یا اگر یک دوره کاهش نوسان وجود دارد، باید متلاطمتر شود تا به سطح نرمال خود برسد
نحوه محاسبه نوسان پذیری تاریخی HV
استفاده از انحراف معیار رایج ترین، راه برای محاسبه نوسانات تاریخی است.
بسته به مدت زمان مدنظر معاملهگر، نوسانات تاریخی را می توان در بازه یکماهه تا یکساله روزهای معاملاتی گذشته اندازه گیری کرد
1.درصد اختلاف قیمت بسته شدن هر روز معاملاتی و روز قبل را با تابع لگاریتمی محاسبه کنید.(محاسبه بازده لگاریتمی روزانه)
2.حذف داده های پرت ناشی از گپ ها یا افزایش سرمایه یا تقسیم سود از محاسبات(چون تکرارشونده نیستند)
3. محاسبه انحراف معیار در باره زمانی مدنظر
4.انحراف معیار مرحله قبل را در جذر روزهای معاملاتی سالیانه ضرب نمایید.
جزییات بیشتر محاسبات را در این ,ویدیو مشاهده نمایید
تلاطم ضمنی Implied Volatility
IV، همانطور که از نامش پیداست، از عرضه و تقاضا استفاده میکند و نشان دهنده نوسانات مورد انتظار یک سهام یا شاخص در یک بازه زمانی خاص است.
به عبارت دیگر نوسان ضمنی نمایانگر ذهن فعالان بازار است وقتی نوسان ضمنی یک نماد بسیار بالاست یعنی معامله گران برای سهم پایه یک حرکت بزرگ را انتظار دارند.
تلاطم ضمنی معیاری آیندهنگر است که توسط معاملهگران
آپشن برای محاسبه احتمال استفاده می شود و تحت عنوان نوسانات پیش بینی شده نیز
شناخته می شود.پس تلاطم ضمنی احتمال بیثباتی بازار در آینده را با
استفاده از قیمت یک آپشن (پرمیوم) در بازه زمانی خاص نشان میدهد
یکی از نکات مهمی که باید به آن توجه کرد این است که به پیش
بینی چگونگی حرکت بازار در آینده نمی پردازد.
برخلاف تلاطم تاریخی(نوسانات تاریخی محدوده معاملات گذشته اوراق بهادار را اندازهگیری میکند)، نوسان ضمنی از قیمت یک آپشن (پرمیوم) ناشی می شود و نشان دهنده نوسانات آن در آینده است .
پرمیوم اختیار معامله مستقیماً با انتظارات معامله گران مرتبط است، هنگامی که تقاضا یا عرضه اضافی مشهود است، قیمت افزایش مییابد و در دورههای تعادل کاهش مییابد. سطح عرضه و تقاضا، که معیارهای نوسان ضمنی را هدایت میکند، میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی از رویدادهای بازار تا اخبار مرتبط و مستقیم با یک شرکت قرار بگیرد
نحوه محاسبه نوسان پذیری ضمنی IV
با استفاده از مدل قیمتگذاری بلک شولز،بر اساس قیمت بازار با ماشینحساب اختیار معامله، محاسبه میشود.
چگونه از اختلاف تلاطم ضمنیIV و تلاطم تاریخیHV میتوان بهره برد؟
معاملهگران اختیار معامله به دنبال انحراف از حالت تعادل هستند تا از پرمیومهای بیشتر از ارزش یا کمتر از ارزش برآورد شده، بهره ببرند.
زمانی که IV به طور قابل توجهی بالاتر از میانگین سطوح تاریخی باشد، پرمیوم اختیارها، بیش از حد ارزشگذاری می شوند به عنوان مثال اگر میانگین نوسان تاریخی یکساله 25% و نوسان یکماهه تاریخی 45% باشد، این سهام با نوسان بالاتر از حد معمول معامله میشود. و معاملهگران آپشن تمایل دارند دادهها را با نوسانات ضمنی ترکیب کنند، تا تصویر روشن تری از اینده پرمیوم های قراردادهای اختیار در زمان معامله بدست اورند،بنابراین این بالاتر بودن از حد متوسط، این مزیت را به فروشندگان قراردادهای آپشن اعطا میکند، تا قرارداد را با پرمیومهای بالایی بفروشند که نشان دهنده سطوح بالای نوسانات ضمنی است
از انجایی که اغلب نوسانات به سطوح متوسط خود باز می گردند در نتیجه به تدریج ارزش پرمیوم اختیار ها کاهش می یابد با ادامه این روند خریداران اپشن ها از این مزیت که نوسانات ضمنی به میزان قابلتوجهی کمتر از سطوح نوسان تاریخی می باشد استفاده می کنند و پرمیوم هایی که کمتر ارزشگذاری شده اند را خریداری می کنند تا در زمان بازگشت قیمت ها به سطوح میانگین یا بالاتر از ان بهره ببرند
به عنوان مثال، اگر چندین تحلیلگر، چند روز قبل از گزارش سود سه ماهه پیشبینی کنند که یک شرکت به طور کامل از درآمدهای مورد انتظار پیشی می گیرد، نوسانات ضمنی و پرمیوم اختیارات ممکن است در چند روز قبل از گزارش به میزان قابل توجهی افزایش یابد.
نوسان تاریخی به عنوان خط پایه عمل میکند، در حالی که نوسان ضمنی، مقادیر نسبی پرمیومها را تعریف میکند. هنگامی که این دو معیار مقادیر مشابهی را نشان می دهند، پرمیومهای اختیار معامله عموماً بر اساس هنجارهای تاریخی به طور منصفانه ارزش گذاری می شوند.