نسیم طالب نویسنده، آماردان، تحلیلگر ریسک و معاملهگر لبنانی-آمریکایی است که در جهان با کتاب مشهورش «قوی سیاه» شناخته شده است. نسیم طالب هم کتابهای عمومی و هم کتب فنی و تخصصی مینویسد.
در کتابهای عمومی ابتدا ایدهای مطرح میکند و سپس شواهد تاریخی، آماری، علمی و حتی ضرب المثلهایی برای اثبات آن میآورد. برای مثال «قوی سیاه» استعارهای از وقایعی است که به ندرت رخ میدهند ولی وقتی رخ میدهند تاثیر بسیار شدیدی میگذارند (مثل خود قوی سیاه که به ندرت کسی میبیند ولی وقتی برای اولین بار میبیند، تصور قبلی از اینکه قوها همه سفیداند، به کلی از هم میپاشد).
اهمیت داستان در شگفت اور بودن این پدیده نیست بلکه اهمیت داستان در این است که شکنندگی دانش ما را نمایان می کند , و نشان می دهد اموختن ما از تجربیات و مشاهدات با چه محدودیت های شدیدی رو به رو است . تنها یک مشاهده کافی است تا گزاره ای کلی از دستاورد های هزاران سال تماشای میلیون ها قوی سفید است بی اعتبار شود. تنها با دیدن یک قوی سیاه.
چیزی که نسیم طالب به عنوان قوی سیاه نامیده رویدادی است با 3 ویژگی ، نخست ، ناگهانی است چون بیرون از قلمرو انتظارات عادی است و هیچ رویدادی در گذشته نمی تواند به شیوه ای قانع کننده احتمال وقوع ان را معیین کند . دوم ، اثری بس سنگین و نامتعارف دارد. سوم ، ما چون ادمیزاد هستیم بنا به سرشتی که داریم پس از اینکه سرو کله ی قوی سیاه ( به رغم ناگهانی بودنش ) پیدا شد. دلایلی سرهم می کنیم تا وقوع ان را توجیه ، و ثابت کنیم قابل پیش بینی بوده است.
بحث اصلی کتاب مربوط است به نابینایی ما در برابر پدیده های بختی (Random) به ویژه انحرافات کلان و اینکه چرا ما ، اهل دانش یا غیره ، زرنگ ها و عادی ها ، گرایش به این داریم که به جای اسکناس ها سکه ها را ببینیم ؟ چرا پیشامدها ی مهم ممکن را به رغم نشانه های اشکاری که از اثار سنگین ان ها داریم ، رها میکنیم و به خرده ریزه ها می چسبیم ؟
منطق قوی سیاه موجب می شود نادانسته های ما نقشی بس مهم تر از دانسته های ما داشته باشند ( توجه کنید بسیاری از قوهای سیاه به دلیل ناگهانی بودن می توانند وضع را بدتر کنند)
ناتوانی در پیش بینی ناگهانی ها ، با توجه به سهمی که در دینامیک وقوع رویدادها دارند به معنای ناتوانی در پیش بینی روند تاریخ است. ولی رفتار ما جوری است که انگار می توانیم رویدادهای تاریخی را پیشگویی کنیم. بهای نفت و کسر بودجه تامین اجتماعی را در چشم انداز سی سال اینده روی کاغذ می اوریم ، غافل از اینکه نمی توانیم این ارقام را برای تابستان آینده هم از پیش بگوییم . خطای انباشته ی پیشگویی های سیاسی و اقتصادی ما چنان کلان است که باور کردنشان سخت ، و از این شگفت اور تر نااگاهی ما از وجود ان خطاهاست .
قوهای سیاه پیشگویی برنمیدارند و ما باید با ان ها کنار بیاییم. برای اینکار راه های زیادی داریم به شرط اینکه روی نادانسته ها و چیزهایی که نمیدانیم دقت کنیم. این کار فواید زیادی دارد از جمله می توانیم هر چه بیشتر خود را در رهگذر قوی های سیاه خوش قدم (مثبت) قرار دهیم.
حقیقت امر این است که در برخی از زمینه ها ، از جمله اکتشافات علمی و سرمایه گذاری های پرخطر ، دستاوردی که گاه از نادانسته های ما فرا می اید ، بسی بیش از اورده ی ماست . هیچ کشفی ، هیچ فناوری قابل اعتنایی حاصل برنامه ریزی و طراحی نبوده ، همه قوی سیاه بوده اند .
نسیم طالب معامله گری است که اپشن معامله میکند و از سقوط «دوشنبه سیاه» در سال 1978 که اصطلاحاً یک واقعه قوی سیاه بود، به کمک معاملات آپشن بر روی ارزها، نزدیک به 40 میلیون دلار سود ساخت و همینطور از بحران مالی 2007-2008 نیز سود بسیار خوبی برای صندوق پوشش ریسک Universa بدست آورد. نحوه معاملهگری خاص او (عمدتاً با آپشن) به او این امکان را داده بود که از وقوع اتفاقات بسیار نادر کسب سودهای هنگفتی کند.
وی علاوه بر کتابهای عمومی، کتابهای فنی درباره رشتهاش آمار و معاملهگری نیز نوشته است. برای مثال کتابی به نام پوشش ریسک پویا (Dynamic Hedging) دارد که در آن استراتژی عملگرایانه جالب خود برای معامله آپشن را شرح داده است. ایده مرکزی و اصلی این استراتژی به زبان طالب اینگونه است:
بجای اینکه در داراییهایی با ریسک متوسط و سود متوسط سرمایهگذاری کنم، 85 تا 90 درصد پولم را در داراییهای بشدت با ثبات سرمایهگذاری کردم و 10 تا 15 درصد آنرا در بازار آپشن، موقعیتگیریهای من در بازار آپشن بصورتی بود که
اگر اتفاقی رخ نمیداد و در نتیجه قیمت دارایی پایه نوسانی نداشت، سود کمی کسب میکردم؛
اگر یک اتفاق معمولی رخ میداد و به تبع آن قیمت دارایی پایه نوسان کمی داشت، قدری زیان میکردم؛
ولی اگر اتفاق شدیدی رخ میداد و به تبع آن قیمت سهم پایه در هر جهتی نوسان شدیدی میکرد، پول بشدت زیادی بدست میآوردم.
در واقع طالب از استراتژی مبتنی بر نوسانپذیری استفاده میکرد و اصطلاحاً نوسان را معامله میکرد.
توضیح عملی آن اینکه نسیم طالب ابتدا استراتژی استرادل فروش را در قراردادهای بیتفاوت پیاده میکرد و از پول به دست آمده، اقدام به خرید تعداد بسیار زیادی قراردادهای بشدت در زیان میکرد (هم اختیار خرید و هم اختیار فروش). این قراردادها قیمت بسیار کمی داشتند و خریدن تعداد زیادی از آنها امکانپذیر بود.
نکته مهم در اجرای این استراتژی این است که فرضاً اگر 1 قرارداد در استرادل فروش، بفروشید باید در عوض 3 یا 5 قرارداد در زیان، خریداری کنید.
برای اجرا کردن این استراتژی باید ثبات شخصیت فوق العاده بالایی داشته باشید. ممکن است بارها و بارها پولهای کوچکی از دست بدهید، ولی کافیست که تنها یک بار اتفاق شدید و غیرمنتظره (قوی سیاه) رخ دهد، نه تنها تمام زیانهای کوچک قبلی جبران خواهند شد بلکه چند ده برابر سود خواهید کرد.
کلام اخر نویسنده : همین زنده بودن ما خودش خوش شانسی بی همتایی است . یک رویداد دیر یاب است . یک پیشامد بی اندازه پر بازده .
ذره غباری را در کنار سیاره ای که میلیاردها برابر کره زمین است در نظر بگیرید. این ذره غبار نمایانگر احتمال مثبت برای زادمان شما، و ان سیاره بزرگ احتمال منفی علیه ان است . پس بیخیال موضوعات کوچک . مثل ادم ناسپاسی نباشید که کاخی را هدیه گرفته بود ولی به خاطر سفیدک هایی که در دست شویی بود غر می زد. یادتان باشد شما یک قوی سیاه هستید.