در معاملات آپشن، استراتژیهای متعددی برای کسب سود و مدیریت ریسک وجود دارند. یکی از این استراتژیهای پیشرفته که پتانسیل کسب درآمد مازاد از سبد سهام را فراهم میکند، «کاوردکال نسبتی» (Covered Call Ratio) است. این استراتژی، که نسخهای تهاجمیتر از استراتژی محبوب «کاوردکال» (Covered Call) محسوب میشود، در عین جذابیت، ریسکهای قابل توجهی را نیز به همراه دارد که نیازمند درک عمیق و مدیریت فعال است.
این مقاله به تشریح کامل این استراتژی، از تعریف و اجزای آن گرفته تا تحلیل ریسکها و رویکردهای مدیریتی حرفهای میپردازد.
کاورد کال نسبتی Covered Call Ratio
به زبان ساده، این استراتژی در دسته رویکردهای “خنثی تا صعودی ملایم” (Neutral-to-Mildly Bullish) قرار میگیرد.
اما شاید بپرسید چرا در بسیاری از منابع، از آن به عنوان یک استراتژی صعودی (Bullish) یاد میشود، در حالی که بهترین عملکرد را در بازار خنثی یا با حرکت محدود دارد؟
پاسخ در ساختار بنیادین این استراتژی نهفته است.
در این رویکرد، شما:
مالک سهام پایه هستید (موقعیت خرید یا Long دارید): این هسته اصلی استراتژی است. خودِ مالکیت سهام یک موضعگیری کاملاً صعودی است. شما وارد این معامله میشوید چون حداقل انتظار ندارید قیمت سهم سقوط کند. و زمانی بیش از یک قرارداد آپشن کال به ازای هر سهم خود میفروشید این یک لایه ثانویه برای «بهبود بازدهی» است که روی موقعیت اصلی شما سوار میشود.
بر خلاف استراتژی استانداردکاورد کال که در آن پوشش کامل است، در این استراتژی پوشش شما «نسبی» و «ناقص» است. هدف اصلی شما از فروش این کالها، افزایش درآمد از طریق دریافت پرمیوم (قیمت آپشن) است.
حال این دو بخش چگونه با هم کار میکنند؟
اگر بازار خنثی باشد: سهام شما تغییر قیمتی ندارد، اما شما از زوال زمانی (Theta Decay) آپشنها سود میکنید و تمام پرمیوم را به عنوان سود شناسایی میکنید.
اگر بازار صعودی ملایم باشد: این بهترین سناریوی ممکن است. شما هم از افزایش قیمت سهام خود تا محدوده قیمت اعمال اول یا اعمال کال های پوشش داده شده (Strike Price) سود میبرید و هم تمام پرمیوم آپشنها را به دست میآورید.
بنابراین، گرچه این استراتژی در یک بازار کاملاً راکد سودآور است، اما نقطه اوج سودآوری آن در یک روند صعودی ملایم قرار دارد. از آنجا که جهتگیری اولیه شما برای ورود به معامله، نزولی نیست و بیشترین سود بالقوه در حرکت صعودی (هرچند محدود) اتفاق میافتد، این استراتژی در دستهبندی کلی، یک رویکرد با گرایش صعودی محسوب میشود.
تحلیل ریسک ها
1. ریسک نامحدود در حرکت صعودی شدید:
این بزرگترین خطر استراتژی است. زمانی که شما بیش از یک قرارداد کال به ازای هر سهم میفروشید، بخشی از موقعیت فروش کال شما «پوششدادهنشده» است. اگر قیمت سهم به شدت افزایش یابد و از قیمت اعمال (Strike Price) آپشنها فراتر رود برای قرارداد کال پوششدادهشده، شما سهام خود را با قیمتی مشخص تحویل میدهید و سودتان محدود میشود.
اما برای قرارداد(های) کال بدون پوشش، شما متعهد به فروش سهامی هستید که آن را در اختیار ندارید. برای انجام تعهد، باید آن سهام را با قیمت بسیار بالای بازار خریداری کرده و با قیمت اعمال پایینتر بفروشید. این امر میتواند منجر به زیان نامحدود شود.
2. ریسک در حرکت نزولی:
اگر قیمت سهم کاهش یابد، شما همانند یک سهامدار عادی دچار زیان میشوید. پرمیوم دریافتی از فروش آپشنهای کال، تنها یک محافظت حداقلی و ناچیز در برابر افت قیمت ایجاد میکند. در واقع، ریسک نزولی شما تقریباً معادل داشتن کامل سهام است.
معاملهگران حرفهای این استراتژی را نه به عنوان یک «پوشش ریسک (Hedge)» بلکه به عنوان یک «ابزار بهبود بازدهی (Enhancement)» میبینند. کلید موفقیت در این استراتژی، مدیریت فعال و پایبندی به اصول مدیریت ریسک است.
نکات تکمیلی
1. توزیع ریسک در زمان (رویکرد دیاگونال):
یک روش هوشمندانه برای کاهش ریسک، فروش قراردادهای کال در ماههای سررسید مختلف است. این کار که به نوعی استراتژی را به یک «اسپرد دیاگونال» نزدیک میکند، به توزیع و هموارسازی ریسک گاما (Gamma Risk) و ریسک تخصیص (Assignment Risk) کمک شایانی میکند و استراتژی را امنتر میسازد.
2. انتخاب دلتا: دقت در برابر پیچیدگی
فروش آپشنها با دلتای کوچکتر (مثلاً زیر 15)، دقت استراتژی را افزایش میدهد، زیرا احتمال به سود رفتن (In-the-Money شدن) آنها کمتر است. با این حال، پوشش ریسک و مدیریت این آپشنها در صورت حرکت شدید بازار بسیار دشوارتر و خطرناکتر است، زیرا گامای آنها میتواند به سرعت افزایش یابد.
استراتژی کاوردکال نسبتی ابزاری قدرتمند برای افزایش درآمد از دارایی سهام در بازارهای خنثی تا کمی صعودی است. با این حال، این استراتژی به هیچ وجه مناسب سرمایهگذاران مبتدی یا افرادی که به دنبال سرمایهگذاری غیرفعال هستند، نیست.
موفقیت در این استراتژی در گرو سه عامل کلیدی است:
-
درک عمیق ریسکهای نامتقارن آن، به خصوص ریسک نامحدود صعودی.
- داشتن یک برنامه مدیریت ریسک دقیق و از پیش تعیینشده، شامل حد ضرر و سناریوهای پوشش پویا.
- نظارت و مدیریت فعال و مستمر موقعیت بر اساس دینامیکهای بازار و پارامترهای یونانی آپشن.
این استراتژی، اگر به درستی مدیریت شود، میتواند بازدهی سبد سهام شما را بهبود بخشد، اما اگر با بیتوجهی اجرا شود، پتانسیل وارد کردن زیانهای ویرانگر را دارد.
✨
تهیه و تنظیم: محیا حسین زاده