در ابتدای مطلب گفتن این مهم که استراتژی معاملهگری و توجه به بحث روانشناسی معاملهگری الزامیست
داشتن سیستم معاملاتی منسجم که بر اساس خواسته های ذهنی، ریسک پذیری، زمان و سرمایهای که در اختیار دارید طراحی شده باشد شما را از درگیریهای ذهنی و رفتارهای هیجانی آزاد میکند.
اجازه ندهید احساسات، استراتژی شما را تحت تاثیر قرار دهد. تصمیمات درست به ذهنهای خسته و مضطرب خطور نمیکند.
انضباط، پایبندی به اصول و تعهد به پذیریش ریسک مهمترین بُعد روانشناسی معاملهگری است. ترس، طمع، امید و یاس از جمله احساسات انسان است که در بازارهای مالی علت بسیاری از نوسانات میباشد.
در ادامه به مواردی که به انتخاب بهتر قرادادهای آپشن کمک می کند اشاره میشود:
1 سهم پایه را تحلیل کنید.
زمانی که هیچ پوزیشنی روی سهم و قراردادهای آن ندارید بدون جانبداری تحلیل صورت میگیرد، گاها مشاهده میشود برخی تحلیلگران آرزوهای خود را در چارت نقاشی میکنند! و بر درستی آن تاکید زیادی دارند.
مهم نیست با چه روشی نقطه ورود را انتخاب میکنید مهم این است وقتی بازار حرکت کرد شما چه میکنید.
قیمتها برای صعود و نزول از ما اجازه نمیگیرند. تصمیم بگیرید با توجه به شرایط سهم، در کدام یک از حالتهای بازار میخواهید وارد معامله شوید و به آن پایبند بمانید.تکلیف خود را در لحظه معامله روشن کنید.
2 محدودههای حمایت، مقامت، ریوارد به ریسک سهم پایه تعیین کنید.
بخشی از خروج موفق مستقیما به نسبت ریسک به ریوارد مربوط میشود. نقاط خروج پویا داشته باشید.
3 پیشبینی از روند نماد پایه در طول زمان قراداد داشته باشید. شاید روند سهم را درست تشخیص دهید ولی مهم است که قیمت نماد پایه در طول و قبل از منقضی شدن قراداد آپشن به آن نقطه پیشبینی برسد.
4 کال یا پوت، پوزیشن Long یا Short فرقی ندارد، علت ضرر کردن بیهدف بودن معاملهگر و انتظار دریافت سیگنال از دیگران است پس هدف خود را مشخص کنید.
قصد نوسانگیری دارید یا اعمال یا اجرای یکی از استراتژیهای آپشن؟
- مثلا یک نوسانگیر بهتر است در قراردادهای پرحجم و با ارزش معاملات متناسب با سرمایه مورد نظر خود وارد شود و تماما به حدسود و حدضرر از پیش تعیین شده پایبند باشد.
- کسی که قصد اعمال اختیار را دارد، قراردادی را انتخاب کند که تا سررسید ارزش اعمال داشته باشد و توجه کامل به قیمت سربهسری یا همان قیمت تمام شده داشته باشد.
- کسی که استراتژی اجرا میکند بهتر است بصورت مداوم توانایی بهینهسازی موقعیتها را داشته باشد، یعنی هم سرمایه کافی مازاد در اختیار داشته باشد و هم حجم قراردادها برای ایجاد تغییرات بعدی مناسب باشد.
5 برآوردهای تحلیلی خود را با قیمت منصفانه و سربه سری مقایسه کنید و متناسب با برآوردها قرارداد مناسب انتخاب کنید.
در ابتدای معاملات بهتر است مدتی روی یک نماد با یک تا سه قرارداد متمرکز باشید تا امکان رصد تحرکات و تناسب رفتار قیمتی قرارداد با سهم پایه داشته باشید.
6 اگر قصد اجرای استراتژی دارید، اول قسمت سخت استراتژی اجرا کنید
مثلا قرارداد پوت استراتژی مدنظر شما کم حجم است و ممکن است موفق به اجرای کامل استراتژی نباشید، اول پوت را اجرا کنید
7 حتما قبل از ورود به هر معاملهای وضعیت گزارشات کدال سهم پایه بررسی کنید
8 مدیریت سرمایه: راهی جز رعایت آن در پیش رو ندارید. در مدیریت سرمایه دو رویکرد مهم وجود دارد:
-تعیین میزان ریسک که کاملا به شما و روشی که در پیش گرفته اید بستگی دارد نه به فرمولهای نوشته شده. این که چقدر میتوانم در معامله ریسک کنم به سیستم معاملاتی، توان مالی و روانی و با چه میزان سرمایه میتوانم تحمل پذیرش ضرر را در معامله داشته باشم بستگی دارد
-تعیین نسبت سود به زیان
این نسبت بهتر است نزدیک به 1 نباشد. دنبال دوره هایی در نمودار باشید که دست شما را در بالا بردن این نسبت بازتر میگذارد. معمولا میانگین حرکت قیمتی در هر نمادی مشخص است که از این ظرفیت برای تعیین نسبت سود به ریسک استفاده کنید.
انتظار اتفاقات غیر منتظره را هم مانند خبرهای ناگهانی، توقف نماد، افشای اطلاعات و ... را نیز در برآوردهای مدیریتی خود لحاظ نمایید.